کلید واژه: "تذکرلسانی"

من خواهر شما نیستم

موتورم توقیف شده بود واعصابم خرد، آخه چند روزی بود دنبال آزاد کردن موتورم بودم. خسته رفتم کنار خیابون دیدم خانمی با لباس نگفتنی کنار تلفن کارتی ایستاده. راستش خجالت کشیدم جلو برم. اطرافش هم عده ای پسر جوون ایستاده ونگاهش می کردند. باخودم گفتم چه رویی… بیشتر »