ماجرایی که صبح امروز رهبر انقلاب از زندگی شهید مدافع حرم تعریف کردند مربوط به چه کتابی بود؟
این را باید در تاریخ ثبت کرد
روایت تکاندهندهی امروز رهبرانقلاب از اقدام تاریخی زن و شوهر دهههفتادی
برای برگزاری جشن عروسیشان
آن پسر هم بعد میرود در دفاع از حریم حضرت زینب(س) شهید میشود
ڪتاب یادت باشد
زندگینامه شهید مدافع حرم حمید سیاهڪالی مرادی به روایت همسرش
روایتی کاملاً عاشقانه از چهار سال زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالیمرادی است
که از پنجره نگاه همسر بزرگوار ایشان روایت شده
و توسط محمدرسول ملاحسنی به رشته تحریر درآمده است،
کتابی که در 10 فصل فراز و فرود یک زندگی عاشقانه را از روز نخست خواستگاری
تا روزهای بعد از شهادت به تصویر میکشد.
افرادی که کتابهایی همچون«اینک شوکران» شهید مدق یا مجموعه«نیمه پنهان ماه» را دنبال کردهاند،
اکنون میتوانند با مطالعه این کتاب لحظه به لحظه با زندگی«فرزانه و حمید» همراه شوند،
در هوای این کتاب نفسی تازه کنند
و درسهای فراوانی از یک سبک زندگی اسلامی ایرانی را با مطالعه این کتاب بیاموزند.
واما طرح امروز دفتر امام خامنه ای و راهنمای دانلود کتاب
در ادامه
طرح امروز دفتر مقام معظم رهبری
یک کتابی تازه خوانده ام که خیلی برای من جالب بود.دختر وپسر جوان-زن و شوهر-
متولدین دهه ۷۰، می نشینند برای اینکه در جشن عروسی شان گناه انجام نگیر،
نذر می کنند سه روز روزه بگیرند!
به نظر من این را باید ثبت کرد درتاریخ که یک دختر وپسر جوانی
برای اینکه در جشن عروسی شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد،
به خدای متعال متوسل شوند، سه روز روزه میگیرند.
پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب سلام الله علیها می شود؛
گریه ی ناخواسته ناخواسته ی این دختر،دل اورا می لرزاند؛
به این دختر_به خانمش_ میگوید که گریه تو دل من را لرزاند، اما ایمان من را نمی لرزاند!
وآن خانم می گوید من مانع رفتن تو نمیشوم،
من نمیخواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه زهرا سرافکنده باشم!
ببینید، اینها مال قضایای صدسال پیش و دویست سال پبش نیست،
مال سال ۹۴و۹۵ و نال همین سالهاست، مال همین روزهای درپیش روی ما است؛ امروز این است…
زیادهستند از این قبیل.
این دو زن وشوهری که عرض کردم هردو دانشجو بودند که البته آن پسر هم بعد میرود شهید می شود؛
جزو شهدای گرانقدر دفاع از حریم حضرت زینب سلام الله علیها است. وضعیت اینجوری است.
&*************&
در متن پشت جلد کتاب«یادت باشد» این گونه آمده است:
سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمیخوری؟!»؛
با بغض گفتم: «چرا این طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»؛
گفت: «کاش میشـد صداتو ضبط میکردم با خودم میبردم که دلم کمتر تنگت بشه».
گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست میمونم منو بی خبر نذار».
با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم،
لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر».
گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟
اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛
به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو میفهمم».
از پیشنهادم خوشش آمده بود، پلهها را که پایین میرفت برایم دست تکان میداد
و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!»
لبخندی زدم و گفتم:«یادم هست! یادم هست!».
اینان به واقع فرشته هایی زمینی اند…
شادی روح همه شهدا بالاخص شهدای مدافع حرم و هدیه به همسران و بازماندگان صبورشان
صلواتــــــــ
میتونید این کتاب ارزشمند رو از اینجا خرید نمایید واز خوندنش لذت ببرید
مطالب مرتبط
رعنــا ، دختران آفتاب ، عفاف وحجاب از دیدگاه نوروبیولوژی ، تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث
عشق زیر روسری ، خاطرات سفیر ، لینالونا ، آرام بی سر(شهید حججی) ، نامه ای به خواهرم ، ترگل
دختر باید خانوم باشد ، چرا باحجاب شدم ، گل عفاف ، زیور عفاف ، چرا زن شدم ، شاخه نبات
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط شمس در 1397/06/16 ساعت 02:10:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1397/06/19 @ 09:27:06 ق.ظ
مدیریت استان مازندران [عضو]
سلام دوست من. ممنونم از کتاب خوبی که معرفی کردید. اما گویا لینک دانلود خوب بارگذاری نشده است. چون هر چه کردم صفحه اصلی وبلاگ شما آمد و دانلود نشد.
1397/06/19 @ 02:22:41 ب.ظ
شمس [عضو]
درضمن این کتاب الکترونیڪی نیست
شما در فروشگاه سفارش میدید و خرید می کنید
براتون ارسال میشه
1397/06/19 @ 02:20:54 ب.ظ
شمس [عضو]
باسلام
تشڪر از حضور و حسن نظرتون
لینڪ رو بررسی کردم درست بود
اونجایی که نوشته فروشگاه اسوه روی اون بزنید
صفحه فروشگاه باز میشه