لیلا حسین : ما در بین یهودیان و با نوعی تنفر نسبت به مسلمانان بزرگ شده بودیم
لیلاحسین نام زنی است که در مصاحبه با شبکه ” اهلالبیت تیوی ” می گوید،
به خاطر شیفتگی به زیبایی های حجاب، از دین یهودی به دین اسلام مشرف شده و
حجاب کامل را برگزیده است.
مصاحبه زیر، خلاصه ای از گفتگوی لیلا حسین با زهرا علوی (مجری نوجوان شبکه اهلالبیت
که سرزندگی اومثال نقضی است برای کسانی که حجاب را مایه افسردگی می دانند) است:
لیلا حسین: من ۶ سال قبل به اسلام گرویدم. و من در یک جامعه یهودینشین زندگی میکردم.
خیلی سخت نبود که به حجاب کاملا اسلامی روی بیاورم.
اما اشخاص برداشتهای کاملا متفاوتی نسبت به ایمان دارند.
آنهابه زنان یهودی بیشتر از زنان مسلمان احترام میگذارند.
زهرا علوی: قبل از اینکه به اسلام روی بیاوری، چه نگرشی نسبت به زنان مسلمان داشتی؟
لیلا حسین: اگه صادقانه بخوام بگم، هرچند ما با نوعی تنفر نسبت به مسلمانان بزرگ شده بودیم،
اما همیشه شیفته زنان محجبه بودم و آنها را خیلی پاک و باوقار میدیدم.
و از نظر من آنها زیبایی خاص خودشان را داشتند.
زهرا علوی: پس از اینکه به اسلام گرایش پیدا کردی و نوع پوشش اسلامی را پذیرفتی،
اولین چیزی که برات الهامبخش بود چی بود؟
لیلا حسین: نخستین چیز که الهامبخش من بود قرآن بود، کلیه شواهدی را که من پیدا کردم
نشاندهنده این بود که این، یک دین حقیقی است،
چرا که تمامی انبیا و نیز امامت را قبول دارد که از نظر من بسیار مسئله منطقیای بود.
کم کم این دانش و شناخت را پیدا کردم که اسلام تنها بعد بیرونی ندارد
بلکه دارای بعد درونی نیز هست و بایداز درون هم به حفظ و نگهداری آن پرداخت.
خانواده من فکر میکردند که من خودم را دارم محروم میکنم،
چون من در فرانسه زندگی میکردم و در آنجاحجاب کاملا ممنوع است.
با پوشیدن روسری، شما نمیتوانید به مدرسه و محل کار بروید و از بسیاری از
زندگیهای اجتماعی محروم میشوید. برای خانواده من بسیار سخت بود که ببینند
من تنها به خاطر پوشدن لباس زندگیام را به لحاظ اجتماعی به خطر میاندازم.
از نظر آنها لازم نبود که من مسلمان باشم و لازم نبود که
با پوشیدن روسری مسلمانی خودم را نشان بدهم و کافی بود که تنها قلبا به آن ایمان داشته باشم.
اما برای من این مسئله مهم بود چرا که در قرآن و بسیاری از سنتهای پیامبر
به اهمیت حجاب و شناختهشدن به عنوان مسلمان برای کسب احترام اشاره شده است.
و من حاضر نبودم که آن را کنار بگذارم چرا که برای من چیزی
بیشتر از پوشیدن لباس است….کسانی که میشناسم حجاب دارند بسیار خوشحال هستند،
چرا که این برای آنها یک افتخار است که خودشان را از نگاه دیگران پوشیده نگه میدارند.
اگر ایمان شما ضعیف باشد شما این نکته را متوجه نخواهید شد
و برای شما مهم نخواهد بود و فقط میخواهیدکه با دیگران اختلاط داشته باشید
و میخواهید آنطوری زندگی کنید که آنها میگویند.
مجددا میگویم که لازم است به اصول خود بازگردید و دریابید که چرا مسلمان هستید.
چرا که اسلام دینی است که شما باید خود راتطبیق دهید و دینی نیست که توسط والدین به ارث برسد.
و از این طریق باید به زیبایی اسلام و نیز زیبایی حجاب برای زنان و فایده آن برای آنها پی ببرید.
با وجود رشد روزافزون تبلیغات اسلامهراسانه و اسلامستیزانه
رسانههای غربی، آمارها حکایت از رشد روزافزون گرایش به اسلام در جوامع غربی دارد.
به آمارهای انتهای این گزارش توجه کنید.
آنچه که آمارها نشان میدهند حاکی از آن است که جمعیت کسانی که
به دین اسلام مشرف میشوند درهمهجای جهان روبه افزایش است
و مهمتر اینکه جمعیت زنانی که به اسلام می گروند تقریبا دو برابر مردان است.
تحقیقات نشان میدهد مهمترین عوامل گرایش بیشتر زنان به دین اسلام،
جذابیت حجاب برای آنان بوده وآرامشی که محجبه بودن به آنها میدهد
و پس از آن آداب مسلمانی که برای مردم دیگر ادیان به صورت فطری جذاب است.
مصاحبه با زنان تازه مسلمان شده، بیانگر این است
که ابتدا به ساکن آنها با دیدن زنان محجبه در جامعه خود به جاذبه زیبایی حجاب
و بعد کنجکاوی در مورد اسلام رسیدهاند و سپس با برگزیدن حجاب برای خود آرامش محجبه
بودن را درک کردهاند. از این روست که دولتمردان اسلامستیز غربی،
با درک جنبه تبلیغی که حجاب زنان برای اسلام دارد، زنان محجبه را محدود و مهار مینمایند.
(این مساله بیگمان، کسانی که در فرهنگ انقلاب اسلامی رشد کردهاند
را به حقانیت وصیت شهدا میرساند که ” خواهران من، دشمن از چادر سیاه شما بیشتر
هراس دارد تا خون سرخ من!”)
…و این همه در شرایطی رخ میدهد که روزبهروز شرایط با حجاب زیستن در شهرهای اروپایی
سخت ترمیشود. علیرغم آنکه آزادی زنان برای داشتن حجاب نقض شده
و حقوق شهروندی زنان محجبه سلب میشود؛
میل به مستوری و پوشیدگی در میان زنان جهان درحال افزایش است
و این امر به صورت فطری رخ میدهد.
لذا بنیان آنچه که حاصل تلاش دولتمردان غربی برای مهار رشد اسلام گرایی در اروپا صورت میگیرد
ازاین رو بر باد است، که آنها با نمادهای ظاهری اسلام همچون منارههای مساجد
و حجاب زنان مبارزه میکنند وحال آنکه باطن اسلام ریشه در فطرت انسانها دارد
و تاریخ نشان داده که مردم را نمیتوان بیشتر از مدت کوتاهی وادار به رفتن راه خلاف فطرت کرد.
در نهایت باید این نهیب را به جامعه و خانوادهها و سپس مسئولان فرهنگی زد،
که آیا مادران محجبه جامعه ماتوانستهاند حکمت داشتن حجاب را به صورت عقلی و فطری
به دختران خود(که مادران آینده هستند) بیاموزند؟
از آنجا که بارها در جامعه، مادر و دخترهایی را دیدهایم که علیرغم آنکه مادر با چادر به خیابان میآید،
دخترش در کنار او با حجاب حداقلی قدم میزند، و این نگرانی دغدغه مندان فرهنگی را افزایش میدهد!
اما به هر حال بی صبرانه به انتظار تحقق وعده های الهی می نشینیم
که انسان به راه فطرت خود بازگردد.
فاقم وجهک للدین حنیفا ، فطرت الله التی فطر الناس علیها، لاتبدیل لخلق الله ، ذلک الدین القیم و لکن أکثر
الناس لایعلمون (روم/۳۰).
روی دلت را سوی این دین اعتدال گردان و برآن پایدار باش،
آیینی برخاسته از فطرت الهی که قلوب انسانهاآن رامیطلبد،
چرا که بر آن سرشته گشته، این آفرینش توحیدی تغییر پذیر نخواهد بود،
این است دینی که تکیهگاهی استوار است،
هرچند این حقیقتی است که بیشتر مردم آن را نمیدانند.
منبع: شناخت رهبری
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط شمس در 1393/12/24 ساعت 07:30:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |