رمز موفقیت در ارتباطات اجتماعی وجلب اقبال عمومی...

رمز موفقیت در ارتباطات اجتماعی در کلام امیر المومنین ع

و قال (علیه السلام):

مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ؛

وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ؛

وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ، كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللَّهِ حافظ

و فرمود (ع): هر ڪه رابطه ميان خود و خدا را نيكو سازد،

خداوند نيز، رابطه او را با مردم نيكو سازد.

و هر ڪه ڪار آخرت خود را به صلاح آورد خداوندڪار دنیایش را به صلاح آورد

وهرڪه اندرز دهنده خود باشد ازسوی خدابرای او نگهبانی بود

شرح حڪمت۸۹ نهج البلاغه

راه اصلاح و به سامان رسيدن امور 

امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى كه در واقع مركّب از سه جمله است

به سه امر مهم اشاره مى كند و مى فرمايد:

«كسى كه ميان خود و خدا را اصلاح كند خداوند ميان او و مردم را اصلاح مى كند

و كسى كه امر آخرتش را اصلاح كند خداوند امر دنيايش را اصلاح خواهد كرد

و كسى كه در درون وجودش واعظى داشته باشد خداوند حافظى براى او قرار خواهد داد»

 (مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ النَّاسِ،

وَمَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ،

وَمَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ).

از بعضى از روايات استفاده مى شود كه بزرگان علما در گذشته هنگامى كه

نامه اى به يكديگر مى نوشتند غالباً از اين سه جمله حكيمانه،

در نامه خود بهره مى گرفتند و به راستى سزاوار است كه با آب طلا نوشته شود

و همه روز انسان بر آن نظر بيفكند.

 در اينكه رابطه ميان نتيجه هاى سه گانه اى كه در اين كلمات حكمت آميز آمده و مقدمات آن

رابطه اى طبيعى و منطقى است يا روحانى و معنوى

شارحان نهج البلاغه راه هاى مختلفى را پيموده اند; ولى مى توان گفت:

هم رابطه الهى و معنوى است و هم رابطه منطقى.

زيرا كسى كه ميان خود و خدا را اصلاح كند;

يعنى در برابر هر امرى قرار مى گيرد نخست نگاه كند كه رضاى خدا در چيست و آن را برگزيند،

چنين كسى به يقين مشمول عنايات الهى قرار مى گيرد

و خداوند رابطه او را با مردم سامان مى بخشد.

اضافه بر اين اصلاح رابطه با خدا مسلتزم صدق و امانت و راستى است.

كسى كه صدق و امانت و راستى پيشه كند به يقين مردم به او علاقه مند مى شوند

و امين مردم خواهد بود و به او اعتماد مى كنند و مشكلى با او نخواهند داشت.

همچنين كسى كه امر آخرت خويش را اصلاح كند;

يعنى اوامر الهى را اطاعت و نواهى او را ترك گويد مشمول لطف خداوند خواهد شد;

خداوند كار دنياى او را نيز سامان مى دهد.

افزون بر اين، اصلاح امر آخرت به تقوا و پرهيزگارى است

و به يقين انسان هاى با تقوا در زندگى مادى خود نيز موفق خواهند بود،

زيرا راه خلاف در پيش نمى گيرند; به كسى ظلم و ستم نمى كنند،

همه با او مهربان هستند و او نيز با همه مهربان.  

نيز كسى كه واعظ نفسانى; يعنى وجدان بيدار و تقواى درونى داشته باشد

كه در برابر گناهان به او هشدار دهد، لطف پروردگار بر او سايه خواهد افكند

و او را از گزند حوادث محفوظ مى دارد.

اضافه بر اين شخصى كه چنين واعظى درونى دارد از امور خطرناك مى پرهيزد

و چنين كسى از گزند حوادث محفوظ خواهد بود.

بنابراين رابطه اين سه امر با آن سه نتيجه هم رابطه معنوى است

و هم رابطه منطقى و طبيعى.

اين سخن را با حديثى از امام باقر(عليه السلام) كه مرحوم كلينى در اصول كافى آورده پايان مى دهيم.

مطابق اين حديث امام باقر(عليه السلام) فرمود: خداوند عزّوجلّ چنين فرموده است:

«وَعِزَّتِي وَجَلاَلِي وَعَظَمَتِي وَعُلُوِّي وَارْتِفَاعِ مَكَانِي لاَ يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَايَ عَلَى هَوَى نَفْسِهِ

إِلاَّ كَفَفْتُ عَلَيْهِ ضَيْعَتَهُ وَضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضَ رِزْقَهُ

وَكُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِر; به عزت و جلال و عظمت و نورانيت و علو مقامت

سوگند ياد مى كنم كه هيچ بنده مؤمنى خواسته مرا بر خواسته خود

در چيزى از امور دنيا مقدم نمى شمرد مگر اين كه من بى نيازى او را در دل او

و همّت او را در آخرتش و آسمان ها و زمين را ضامن روزى او قرار مى دهم

و براى او از تجارت هر تاجرى بهتر خواهم بود»(1). (2)

پی نوشت:

(1). کافى، ج 2، ص 137، ح 1.

(2). سند گفتار حکیمانه: از کسانى که قبل از مرحوم سیّد رضى این کلام حکمت آمیز را از امام نقل کرده اند،

شیخ صدوق است که هم در کتاب خصال و هم در کتاب امالى با ذکر سند آورده است.

مرحوم شیخ کلینى نیز در روضه کافى با همان عبارت شیخ صدوق آورده،

هرچند روایت آن متفاوت و متن آن با آنچه در نهج البلاغه آمده کمى متفاوت است.

مرحوم برقى نویسنده کتاب المحاسن نیز صدر روایت را آورده.

از علماى اهل سنت نیز ابن جوزى در کتاب تذکره آن را با تفاوتى ذکر کرده است.

(مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 85 و 86).

در کتاب تمام نهج البلاغه این کلام حکمت آمیز با مقدارى تفاوت از کتاب جعفریات

که پیش از مرحوم سیّد رضى تدوین شده نقل کرده است.(تمام نهج البلاغه، ص 600)

شرح نهج البلاغه ناصر مڪارم شیرازی

مطالب مرتبط

مقام عفیف وپاڪدامن برتر از شهیداست

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
باسپاس فراوان از نظر دهی شما
وبلاگ را در چه حد ارزیابی می فرمایید؟
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.